امیرعلی فريورامیرعلی فريور، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

امیرعلی

پاییز 93 به روایت تصویر

به قول خودت سلام عسقم،حوسگلم،جیجرم،عسیسم،دویت بگدم(دورت بگردم) آره قربونت برم انقدر شیرین زبون شدی که نگو و نپرس چپ میری راست میای همش زبون میریزی، اون روز به من داشتی میگفتی دیدی دوست دارم برات ماشین خریدم، موتور خریدم، کامیون خریدم منو میگی آخه کسی تو خونمون تا حالا از این تیپ حرفا نزده بود. گل پسرم امیدوارم وقتی بزرگ میشی و این مطالب رو میخونی تو هم مثل ما به وجود خودت افتخار کنی اینکه همیشه بعد از خوردن آب میگی سلام برحسین، تا آب یا یه چیز دیگه میخوای فوری دو تا دستاتو مثل حالت قنوت میگری جلوی قفسه سینت و میگی مامان ددفاً(لطفاً) بده، موقع برگشت به خونه وقتی با ماشین هستیم تا میرسم به پارکینگ و بابایی میخواد ماشین رو خاموش بکنه فو...
15 آذر 1393

مهر تا آذر

سلام بهترینم، دلم میخواد که بدونی الان چطوری دارم ازت معذرت خواهی میکنم "درست مثل خودت" به خاطر این همه تاخیر در به روز کردن وبلاگت....(مراسم گفتن ببخشید دوتا کف دست به هم چسبیده جلوی صورت و با خم شدم و ادای کلمه ببخشید دستها از جلوی صورت به جلوی قفسه سینه میرسه). چی بگم و از کجا شروع کنم نمیدونم؟؟ راستشو بخوای انقدر ماشاءالله بزرگتر و شیطون تر شدی و هر روز یه کار جدید انجام میدی، هیچ مجالی و فرصتی برای پای نت رفتن به من نمیدی تا بگم و بنویسم که چه جیگری شدی البته این دو ماه پر بود از اتفاق های مختلف که اگه اونا رو بگم بهم حق میدی که هیچ فرصتی نداشته باشم.اولاً اواخر ماه مهر آنا جون اومده بود خونمون "برای ویزیت دکتر"...
5 آذر 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امیرعلی می باشد